قسمت

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام سلام امیدوارم حال دلاتون خوب خوب باشه

از موقعی که زندگیمو سپردم بخدا همین جوری اتفاقات عجیب در حال رخ دادن هست 

امروز یکی از این روزا 

 همانند هر محله ای که دو الی سه مسجد وجود داره محل ه ماهم این شکلیه 

موقع اذان مغرب تصمیم گرفتم به یکی از مساجد محل برم نمیدونم چرا همش یاده حاج قاسم بودم 

اما بعداز نماز اقای مداح گفتن از کرمان اومدن و هم روستایی حاج قاسم هستن 

از زمان شهادت حاج قاسم همه فکرم این بود چطور یه نفر این شکلی میشه محبوب دل ها 

که پاسخم امشب گرفتم 

اقای مداح تعریف می کرد که حاج قاسم از تعریف خوشش نمیومد با مردم بود با بچه ها بود خونه پدرش بدترین خونه روستا بود میگفت پنجمین خونه روستا رو بهترین خونه روستا میکنه اما خونه پدرشو نه 

وبعد از فوت پدرش خونه رو حسنیه توی روستا میکنه 

خیلی جالب بود که میگفتن خودش خونه سازمانی زندگی میکرده 

و هر۶ ماه یکبار توی یه جا بودن 

اما چی میشه که میشه حاج قاسم اونم اخلاق بود اخلاقی که اون داشت هیچ جا نبود دقیقا همینه 

وقتی بین ادمای دور برم نگاه میکنم البته قضاوت نباشه 

از زمانی که دور برم شناختم بیشتر جذب افرادی شدم که اخلاقشون شبیه حاج قاسم بوده یعنی خیلی زیادن 

و اغلب هم ریاست یکی از مراکز به عهده دارن جالب اینکه اون مراکزی که ریاستشون شبیه حاج قاسم هستن ادم های خوبی رو تربیت کردن و بهترین نیروها دوربرشون کار میکنند 

نمیدونم 

وامروز از اون روزایی که عجیب دلم هوای سوریه کرده 

و اینقدر این روزا اتفاقات عجیب دوربرم افتاده که فقط میتونم بگم شکرالله و الحمدالله رب العالمین

برای حال دلمون حمدی بخوانیم