هوای مهربونی

ساخت وبلاگ


امروز هوای شهر یه جوری بود

 خیلیامون منتظر بارش بارون بودیم جالب بود تا قطره ای شروع به باریدن میکرد و دوباره قطع میشد با واکنش های جالبی رو به رو بودم 

اولین قطرات باران شروع کردن بعضیا که دور برم بودن میرفتن زیر چادر یا ترک میکردن میرفتن منزلشون ...

اما بودن که تا ته بنشینن که ایا هوا بارونی میشه یا نه

اینجا بود که رسم مهربونیش دیدم که اخرای شب اخرای سیزده بدر شروع به باریدن کرد 

نمیدونم ایا دل اسمون به من راه داره یا دل من به اسمون

که هردومون یهویی دلمون میگیره شروع به باریدن میکنیم 

خلاصه یادش بخیر یه زمانی منتظر سال نو بودیم والان چهاردهمین روز از بهار هستیم 

ای کاش قدر تک تک روزها و شب هامون بدونیم نزاریم هر لحظمون بیهوده بگذره که خدای ناکرده حسرت زمانای ازدست رفته رو بخوریم 

ومهربونی رو از هوای امروز اسمان یاد بگیریم 

ای کاش یادبگیریم همدیگر رو تازمانی که بارش باران به شر شر باریدن نکرد با یه قطره بارش باران نریم خونه هامون و قضاوت نکنیم که الان خیس میشیم 

ودر اخر یاد بگیریم عاشق باشیم و عاشق بمانیم و پای بند عشقمون تاابد باشیم تا عاشق نباشیم هیچ موقع خیلی چیزها رو یاد نخواهیم گرفت 


سلام حضرت دلبر...
ما را در سایت سلام حضرت دلبر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3amarrahbaramrey2 بازدید : 126 تاريخ : جمعه 22 ارديبهشت 1396 ساعت: 6:28